آغاز تربيت
چون هنگام ولادت كودك فاطمه(س) فرا رسيد، رسول خدا(ص) به اسماء بنت عميس و ام سلمه فرمود: نزد فاطمه بشتابيد و چون كودكش به دنيا آمد در گوش راستش اذان گوييد و در گوش چپ او اقامه بگوييد
زيرا با هر كودكى كه اين گونه رفتار شود از شيطان ايمن می ماند.
يكى ديگر از اين آموزشهاى روزهاى آغازين زندگى لالايی هاى فاطمه(س) است. لالائى كه معمولا همراه با در آغوش كشيدن كودك گفته می شود بهترين داروى آرامشبخش براى روان لطيف كودك است
اينك به لالايى فاطمه(س) براى كودكش توجه كنيد:
فاطمه(س) به هنگام حركت دادن كودكش می گفت:
"حسن جانم، چونان پدرت على باش و بند از پاى حق برگير،خدايى را كه بخشنده نعمتها است بندگى كن و با خطاكاران دوستى منما"
نامگذارى
جابر بن عبدالله انصارى مىگويد: چون امام حسن مجتبى متولد شد فاطمه(س) به على(ع) گفت: يا على برايش نامى انتخاب كن. على(ع) فرمود: هرگز به رسول خدا(ص) در نامگذارى فرزندم سبقت نخواهم جست،
رسول خدا(ص) وارد خانه فاطمه(س) شد و كودك را گرفت و بوسيد و سپس دهان خود را بر دهان او گذارد ... سپس در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه آن گاه روى به على كرده فرمود: چه نامى برايش برگزيده اى؟ على(ع )عرض كرد: هرگز بر شما پيشى نمىگيرم! رسول خدا(ص) فرمود: من نيز بر خداى خويش پيشى نمىگيرم
پس خدا به جبرئيل فرمود: محمد را از جانب ما سلام و تهنيت گوى، و به او بگوى كه خدايت می فرمايد نام فرزند تو همسان نام فرزند هارون (جانشين و برادر حضرت موسى(ع)) بايد باشد، پيامبر پرسيد: نام پسر هارون چيست؟ جبرئيل پاسخ داد: شبر. پيامبر فرمود: به عربى چه ناميده می شود و جبرئيل پاسخ داد: حسن. پيامبر نام كودك را حسن گذاشت.
در جريان نامگذارى حضرت زينب سلام الله عليها هم جريان اينگونه بود.
توجه به حفظ و سلامت كودك
براى تامين سلامت و حفظ كودك از بيماری ها، خطرات و مشكلات راههاى مختلفى وجود دارد. پدر و مادر آگاه سعى می کنند در كنار توجه به مسائل مهمى همچون رعايت بهداشت، تغذيه سالم و كامل، بررسى رشد طبيعى
كودك و مواظبت دقيق در مقابل خطرات و حوادث تنها به همين مسائل اكتفا نكنند بلكه براى حفظ و سلامت و سعادت كودك از راههاى ديگرى هم كه اسلام پيشنهاد كرده است، بهره جويند. برخى از اين راهها صدقه دادن براى
كودك و عقيقه كردن براى اوست. اين نكته در زندگى زهرا(س) مورد توجه كامل قرار گرفته است.
امام صادق(ع) فرمود: "فاطمه زهرا(س) هر دو پسرش را عقيقه كرد و در روز هفتم تولدشان موى سر آنان را تراشيد و به اندازه وزن آن پولهاى نقره صدقه داد."
تساوى در محبت
علامه مجلسى می گويد: حسن و حسين(عليهما السلام) در كودكى خط می نگاشتند. امام حسن(ع) به امام حسين(ع) رو كرد و گفت: خط من از خط تو بهتر است. و امام حسين(ع) گفت: خط من نیکوتر است.
پس هر دو نزد مادرشان شتافتند و گفتند: مادر، بين ما داورى كن. فاطمه(س) نخواست يكى را بر ديگرى برترى داده و يكى را برنجاند از اين روى گفت: از پدرتان سؤال كنيد. آنان نزد پدر آمدند اما اميرالمؤمنين(ع) نيز نخواست
يكى را برترى دهد و ديگرى را آزرده خاطر نمايد فرمود: از جدتان رسول خدا(ص) بپرسيد. و چون آن دو نزد پيامبر اكرم(ص) آمدند. او فرمود: من داورى نمی كنم ...
تا اينكه بالاخره بنا شد فاطمه(س) مجددا بين آنها داورى كند. در اينجا فاطمه(س) شیوه بسیار زیبا و هنرمندانه ایى را نتخاب كرد، تا ضمن پايان گرفتن ماجرا هيچكدام ناراحت نشده و ضربه عاطفى نبينند. آرى فاطمه(س) فرمود:
من گردنبندى دارم كه داراى چند گوهر است. اكنون بند آن را می گشايم و آن گوهرها بر زمين می ريزد شما گوهرها را از زمين برگيريد، هر كس تعداد بيشترى گوهر بدست آورده باشد خط او نيكوتر است .
تشويق به دانش آموزى
فاطمه(س) كودكانش را به محضر رسول خدا(ص) می فرستاد تا از درياى دانش متصل به وحى و علم مطلق الهى رسول خدا(ص) استفاده برند و باز از آنان بازمی خواست كه آنچه را آموخته اند بازگو كنند..
به جريان زير دقت كنيد:
امام حسن مجتبى عليه السلام هفت ساله بود كه در جلسات رسول خدا(ص) شركت می جست و آنچه را از وحى بيان می كرد به خاطر می سپرد. آنگاه به حضور مادرش می آمد و آنچه را به خاطرسپرده بود براى
مادر بازگو می نمود. چون اميرالمؤمنين(ع) به خانه می آمد، می ديد فاطمه(س) از آنچه امروز به پيامبر اكرم وحى شده است و آن را در مسجد بازگفته است با خبر است. شگفت زده می پرسيد: از كجا اين مطالب را
می دانى. با اينكه در جلسات رسول خدا(ص) حضور نداشتى. فاطمه زهرا(س) می فرمود: فرزندت حسن، برايم نقل می كند.
آرى، تمام عظمتها و شكوه هايى كه به بهترين صورت در زندگى فرزندان فاطمه(س) متجلى است نشانگر تربيت تابناك و دامان پاك و آموزه هاى گران ارج فاطمه(س) است.
به اين خانه گلين كوچك بنگريد. چه كسانى را به جامعه تحويل داده است.
حسنين (حسن و حسين عليهماالسلام)
زينبين (زينب و ام كلثوم سلام الله عليهما)
دو مردى كه قلم و بيان از ترسيم شكوه صلح و جنگ آنان و دست يابى به فراز قله هاى دانش و بينش آن دو و بلنداى اخلاق آنها ناتوان است .و دو زنى كه «مردانگى در ركابشان جوانمردى آموخته» و در غروب سياه
تمامى ارزشهاى انسانى، فرياد رساى آن دو مردم كوفه و شام را به حركت و هيجان و شور و شعور و شعار واداشته است. در ميادین معنويت و صفا و عرفان نيز چشم عارفان روزگار را خيره و انديشه عابدان اعصار
را سرگردان و متحير نموده اند.
آرى همه آن عظمتها مديون تربيت فاطمه(س) و ريشه در پرورش نيكوى او دارد. از اين رو در با شكوه ترين نمايش حق و باطل و در رساترين و زيباترين هماوردى نور با سياهى و تباهى و فضيلت كشى - در عاشورا -
تك سوار ميدان، همه اين شكوه ها و عظمتها و اوجها را مرهون دامان پاك فاطمه می داند و می گويد: هيهات منا الذلة... زبونى،خوارى، پستى از پيرامون ما به دور است (ما و ذلت هرگز) خداى و پيامبر و مؤمنان و
آن دامن هاى پاك و پاكيزه اى كه ما را پرورانده است از ذلت ما پروا دارشتند و ما را خوار و زبون نمی پسندند.
زهرا(س) در جهان حقيقت
آرى فاطمه كه تربيت را از محضر وحى آموخته و در دنياى تربيت بهترين نمونه هاى ادب و تعالى را پرورانده و در اين مرحله بهترين شاگرد و برترين معلم بوده است. در جهان حقيقت و زندگى جاودان آخرت نيز از
جانب خداى بزرگ عهده دار همين مسؤوليت است اما اين بار نه در محدوده خانه و كودكان خود بلكه تمامى كودكان شيعيانش و دوستدارانش شاگردان مكتب تربيتى اويند و سر بر دامان محبت اين مادر با محبت می گذارند.
اللّهمّ صلّ علي فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها و السّرّ المستودع فيهابعدد ما أحاط به علمك.
بارپروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامياش و فرزندان عزيزش و آن رازي كه در وجود او به وديعه نهادي، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.